محمد معین

۱۳۵۰/۴/۱۳ - ۱۲۹۷/۲/۹

محمد معین
محمد معین در سال ۱۲۹۷ شمسی در رشت به دنیا آمد. در خردسالی پدر و مادر‌ش را از دست داد و پدربزرگ او شیخ محمدتقی ‌معین‌العلما که از علمای روحانی رشت بود، به تربیت وی همت گماشت. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و بخشی از دورۀ متوسطه در رشت به تهران رفت و دورۀ دوم متوسطه را در دبیرستان دارالفنون در رشتۀ ادبی به پایان رساند. او طی این سال‌ها استعداد خاصی در زمینۀ ادبیات و عربی از خود نشان داد. پس از گرفتن دانش‌نامۀ لیسانس در سال ۱۳۱۴ به سمت دبیر در دبیرستان شاهپور شهر اهواز آغاز به کار کرد و پس از سه ما ه با سمت ریاست دانشسرای عالی شبانه‌روزی اهواز به کار ادامه داد. در همین دوران از راه مکاتبه از آموزشگاه روان‌شناسی بروکسل در بلژیک، روان‌شناسی عملی و دیگر شاخه‌های آن، مانند خط‌‌‌شناسی و مغز‌شناسی را فراگرفت. محیط آرام اهواز فرصت مناسبی برای این دانش‌پژوه جوان بود که به یک سلسله مطالعات ادبی دیگر دست بزند. او حافظ را برای این کار انتخاب کرد و در مدت چهار سال یک رسالۀ‌ تحقیقی جالب در بارۀ‌ وی نوشت. در همین زمان عده‌ای باستان‌شناسان فرانسوی که برای حفاری به شوش می‌رفتند، وارد اهواز شدند. آشنایی معین با این گروه مسیر تازه‌ای پیش پای استاد جوان برای مطالعات و تحقیقات ادبی باز کرد. او خود در این‌ باره می نویسد: «یک روز رییس هیأت که پیرمردی دانشمند و آشنا به تمدن باستانی ما بود، ضمن صحبت گفت: «لهجه‌های محلی ایرانی کم‌کم دارند مغلوب لهجه‌های مرکزی می‌شوند. شاید دیری نپاید که دیگر اثری از این لهجه‌ها باقی نماند و آن وقت ...» او حرفش را برید؛ یک لحظه در چشمانم نگاه کرد و سپس چنین ادامه داد: «وظیفۀ‌ شما جوانان است که یادگارهای لهجه‌های محلی را حفظ کنید.»» این توصیه راه معین را روشن کرد. او تصمیم گرفت که زندگی خود را وقف ادبیات پربار و سرشار ایران نماید و به گرد‌آوری و تدوین اصطلاحات و واژه‌ها و امثال و حکم زبان فارسی در چهار گوشۀ‌ کشور بپردازد. چند سال بعد که به تهران آمد، در دورۀ دکترای ادبیات فارسی نام‌نویسی کرد و آشنایی با زبان پارسی باستان و اوستا، به اشتیاق او در این زمینه افزود. این پژوهشگر، پایان‌نامۀ دکترای ‌خود را در بارۀ «مزد‌یسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی» نوشت. محمد معین، نخستین کسی بود که در ایران در رشتۀ‌ ادبیات فارسی دکترا گرفت. او در طول زندگی خود همکاری‌های گسترده‌ای با خاورشناسان در زمینه‌های مختلف داشت. کتاب «جامع‌الحکمتین» ناصرخسرو برای نخستین بار توسط «هانری کربن»، خاورشناس فرانسوی و دکتر معین تصحیح شد و به چاپ رسید. از نتایج دیگر این همکاری، انتشار یک سلسله کتب عربی و فارسی به زبان فارسی و فرانسوی بود. از آثار معین می‌توان فرهنگ معین،‌ روان‌شناسی تربیتی، برگزیدۀ‌ شعر فارسی دوره‌های طاهریان، صفاریان، سامانیان و آل ‌بویه و ستارۀ‌ ناهید را نام برد. «حافظ شیرین‌سخن» در نه جلد، در بارۀ حافظ، به قلم دکتر معین و حاصل بیش از دوازده سال بررسی و تحقیقات او در احوال و آثار این شاعر است. از دکتر محمد معین حدود دویست مقاله در زمینه‌های ادبیات، تاریخ ادیان ایران، دورۀ پیش از اسلام و عهد اسلامی، علوم ‌تربیتی، تاریخ ادبیات و آثار باستانی در مجلات مختلف ایران و کشورهای دیگر به چاپ رسیده است. محمد معین، به‌ عنوان یک پژوهنده، انسانی واقع‌بین و امانتدار بود و همیشه جانب اعتدال را رعایت و از غرض‌ورزی دوری می‌کرد. این ویژگی او موجب شد که بسیاری از بزرگان ادب ایران همچون علامۀ‌ دهخدا و نیما یوشیج ادامۀ‌ گرد‌آوری، تدوین و چاپ آثار خود را به دست وی بسپارند. نیما یوشیج در وصیت‌نامۀ‌ خود تأکید کرد که به جز معین که نمونۀ‌ صحیح علم و دانش است، هیچ‌کس حق ندارد به آثار او دست بزند و به این ترتیب وی را قیم آثار خود معرفی نمود. علامۀ دهخدا نیز از کسانی بود که در زمان حیات از معین برای تدوین لغت‌نامۀ خود، یاری جست و همین‌ طور تدوین ادامۀ آن را پس از وفات به او سپرد. دهخدا در وصیت‌نامۀ خود قید می‌کند که زحمتی که برای معین در تدوین این لغت‌نامه به‌ جای گذاشته، دست کم برابر نیمی از تألیف است. معین بخش بزرگی از عمر خود را صرف تدوین ادامۀ‌ این لغت‌نامه کرد و در مقدمۀ آن، بدون اشاره‌ای به زحمات خود، نوشت: «لغت‌نامۀ دهخدا محصول مطالعات مداوم و کوشش‌های خستگی‌ناپذیر چهل و پنج سالۀ‌ استاد دهخدا و گروهی از یاران اوست.» ضمن انجام تعهد بزرگی که معین در برابر لغت‌نامۀ‌ دهخدا داشت، شخصاً نیز پی آرزوی دیرینۀ خود که تدوین و چاپ فرهنگ فارسی بود، رفت و سرانجام پس از بیست سال کار و کوشش به این آرزو جامۀ عمل پوشاند. او طی تدوین فرهنگ معین، رعایت امانتداری را به‌ حدی رساند که برای نمونه، اگر از مستخدم خود لغتی عامیانه می‌شنید که مفید به نظر می‌رسید، آن را به نام وی ضبط می‌کرد و در آثار خود می‌آورد. اهمیت تدوین لغت‌نامۀ دهخدا و فرهنگ معین و مانند آنها زمانی روشن می‌شود که توجه کنیم ادبیات اروپایی، بخشی از دگرگونی پس از رنسانس خود را مدیون فرهنگ‌ها و دایرة‌المعارف‌هایی‌ست که در این زبان‌ها به وجود آمد و ادبیات گسترده و دیرپای فارسی تا پیش از دهخدا از داشتن یک فرهنگ واقعی بی‌بهره بود. لغت‌نامۀ دهخدا گامی بزرگ در راه رویارویی با این مشکلات به شمار می‌آمد، اما استفاده از یک لغت‌نامۀ بزرگ برای استفاد‌ه‌های کوچک و روزمره آسان نبود. لغت‌نامۀ دهخدا از نوع دایرة‌المعارف‌های بزرگ است و در زبان فارسی تا پیش از معین، فرهنگ کوچکی که با مراجعه به آن بتوانیم به سرعت و آسانی و از روی یک شیوۀ درست، معنی یا ریشه‌ یا یکی از ترکیب‌های لغوی یک واژه را بیابیم، وجود نداشت. دکتر معین طی بیست سال تلاش و در حالی که همزمان به ادامۀ تدوین لغت‌نامۀ دهخدا مشغول بود، تدوین و چاپ فرهنگ معین را در شش جلد به پایان رساند. این فرهنگ، واژه‌های ادبی، علمی، هنری، حقوقی، فلسفی، عرفانی و لغات مربوط به پیشه‌های گوناگون را در بر می‌گیرد و حاوی کلمات ایرانی، اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، دری ‌قدیم و لغات سامی، ترکی، مغولی، یونانی و لاتین و لغات فصیح و عامیانه و واژگان فرهنگستانی می‌باشد. همچنین در این فرهنگ، منابع و عناصر زبان فارسی آمده و از زبان‌های ایرانی کهن، ایران میانه و ایران کنونی مثال زده شده است. از مزایای دیگر این فرهنگ، مصور بودن آن می‌باشد؛ هزاران نقش سیاه و سفید و رنگین، صفحات آن را جاندار و گویا کرده است. در آذرماه ۱۳۴۵ معین دچار سکتۀ مغزی شد و پس از آن چهار سال و نیم به حال اغما در بیمارستان به سر برد. سرانجام، تلاش‌های گوناگون برای نجات او به نتیجه‌ نرسید و وی در سیزدهم تیرماه ۱۳۵۰ چشم از جهان فروبست.
3448 بازدید