پاراماهانزا یوگاناندا

۱۳۳۰/۱۲/۱۶ - 1271/10/16

پاراماهانزا یوگاناندا
پاراماهانزا یوگاناندا که در بدو تولد موکوندا لعل گوش‌ نامیده شد، در پنجم ماه ژانویۀ سال 1893 میلادی در شهر گوراکپور هند در خانواده‌ای متمول و متدین از اهالی بنگال به دنیا آمد. اطرافیان او از همان کودکی تشخیص دادند که گرایش‌های روحانی و آگاهی الهی موکوندا فراتر از مرزهای هشیاری معمول انسانی‌ست. موکوندا در نوجوانی با امید رسیدن به استادی بیدار در پی یافتن عرفا و قدیسان هند برآمد، تا او را در طلب و جست و جویش راهنما شود. در واقع رسالت مقدس وی از همان دوران نوزادی توسط یکی از اساتید بزرگ روحانی هیمالیا یعنی ماهاواتار باباجی و نیز یکی از شاگردان برجسته‌اش لهیری ماهاسایا پیش‌گویی شده بود. لهیری ماهاسایا به مادر موکوندای نوزاد گفته‌ بود: «مادر عزیز، پسر تو روزی یوگی بزرگی خواهد شد و جان‌های بی‌شماری را به سوی قلمروی خدا راهنمایی‌ خواهد کرد.» گریزهای متعدد موکوندا از خانه در پی یافتن خدا و رابطۀ معصومانۀ او با معشوق الهی، به خاطرات‌ کودکی و نوجوانی وی نقش و رنگی دلنشین و بدیع بخشیده است. در سال 1910 میلادی شیدایی و شور طلب موکوندا در هفده‌سالگی به نقطۀ اوج خود رسید و آن نخستین دیدار او با استاد بزرگ شری یوکتشوار گیری بود. موکوندای جوان در همان نخستین دیدار چون کاهی که جذب کهربا شود، بی‌درنگ شیفتۀ استاد شد و به جمع شاگردان او پیوست. موکوندا ده سال آیندۀ عمر خود را در معبد شری یوکتشوار گذراند و تحت تعالیم دشوار، اما معنوی و عاشقانۀ استاد یوکتشوار قرار گرفت. موکوندای گریزپا از مکتب علم و تحصیل دنیوی به حکم استاد، تحصیلات عالیۀ خود را ادامه داد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه کلکته در سال‌ 1915 شری یوکتشوار او را به عنوان راهبی هندو به سلک سوامی‌ها مشرف کرد و همان هنگام بود که استاد نام‌ یوگاناندا را به او اعطا نمود. بدین سان شور و شوق طلب یوگاناندا در پی وقف زندگی خود به عشق و خدمت در راه‌ خدا به بار نشست. یوگاناندا رسالت خود را با تأسیس یک مدرسۀ پسرانۀ شبانه‌روزی در سال 1917 آغاز کرد. در این مدرسه‌ دانش‌آموزان علاوه بر علوم مدرن، تعالیم معنوی و درس‌های یوگا را نیز فرامی‌گرفتند. ماهاتما گاندی در بازدید از آنجا گفت: «این مدرسه عمیقاً بر ذهن من تأثیر گذاشت.» یوگاناندا در پی کشف و شهودی خاص و نیز متعاقب آن، دریافت دعوت‌نامه‌ای برای سخنرانی در کنگرۀ ادیان که‌ در بوستن آمریکا در سال 1920 برگزار شد، پذیرای رسالتی نوین گردید که آن را خواست خدا تلقی کرد. دیداری‌ محسوس و گویا با باباجی که به سیمای راهبی جوان بر یوگاناندا آشکار شد، صحت این رسالت را تأیید نمود. بدین ترتیب یوگاناندا در مقام یکی از میهمانان کنگره عازم آمریکا شد و سخنرانی او با عنوان «دانش دین» با استقبال شدید مردم رو به رو گردید. در همان سال انجمن خودشناسی را بنیان نهاد، تا تعالیم معنوی و کهن هند را در مورد یوگا و سنت دیرینۀ مراقبه در دنیا منتشر کند. در حقیقت زمانی که یوگاناندا در سال 1920 میلادی وارد آمریکا شد، «دنیای جدید» آمادۀ دریافت آموزش‌هایی‌ متعالی بود که سلسلۀ اساتید معنوی، عرفا و پیروان شیفتۀ خدا طی قرن‌ها حفظ کرده بودند. هنگامی که یوگاناندا به‌ دنیای غرب گام نهاد همدوش پیشرفت علم و تکنولوژی، نگرش‌های معنوی و الهی نیز در قرن‌های ظلمت‌زدۀ دین‌ طلوع کرده بود. بسیاری از مردم غرب که سال‌ها فقط حکایاتی از روح‌های بزرگ معنوی شنیده بودند و فقط متون‌ مقدس را خوانده بودند، با حضور زندۀ یکی از این اساتید که به خودشناسی و خداشناسی نایل شده بود، تبرک یافتند. یوگاناندا بی‌ هیچ گونه چشمداشت شخصی به غرب رفت تا همۀ کسانی را که مشتاق خدا بودند یاری رساند و آگاهی‌ آنها را تعالی بخشد. این مرد خدا طی سال‌های بعد در ساحل شرقی آمریکا به نشر تعالیم و سخنرانی‌های خود ادامه داد و در سال 1924 سفر خود را به گرد این سرزمین آغاز کرد. او در سال 1925 میلادی مرکز بین‌المللی انجمن‌ خودشناسی را در لس‌آنجلس بنیان نهاد که در واقع به قلب معنوی و اداری کار رو به گسترش او مبدل شد. این پارسای راستین بر وحدت بنیادین ادیان بزرگ جهان تأکید می‌ورزید و شیوه‌های فراگیر و کاربردی رسیدن به‌ ارتباط مستقیم با خدا را تعلیم می‌داد. او برای شاگردانی که به طور جدی خدا را می‌جستند، تکنیک بیدارکنندۀ کرییا یوگا را آموزش می‌داد. این تکنیک، دانشی معنوی و مقدس است که خاستگاه آن به هزاران سال پیش در هند بازمی‌گردد. لیکن به واسطۀ اهمال بشر و دور شدن از ارزش‌های معنوی به تدریج در ظلمت سده‌ها گم شد، اما اساتید گران‌قدر معنوی بار دیگر آن را احیا کردند. پاراماهانزا یوگاناندا در سال‌های 1930 اندک اندک از سخنرانی در جمع مردم کناره گرفت و اوقاتش را بیش‌تر به‌ نگارش آثار خود اختصاص داد. در این سال‌ها بود که نوشتن کتاب «زندگی‌نامۀ یک یوگی» را آغاز کرد. این کتاب برای نخستین‌ بار در سال 1946 منتشر شد و یکی از پرفروش‌ترین آثار قرن حاضر بوده که به بیش از هجده زبان زندۀ دنیا ترجمه شده است. پاراماهانزا یوگاناندا در هفتم ماه مارس سال 1952 میلادی به وصال معبود رسید و به این ترتیب جسم خود را ترک‌ کرد. اما عزیمت او به سوی معشوق با نشانه‌ای شگفت متمایز گردید که در اطلاعیۀ وزارت بهداشت آمریکا مورد تأیید قرار گرفته است: «حتی بیست روز پس از مرگ یوگاناندا، هیچ گونه تخریب فیزیکی در جسم وی دیده‌ نمی‌شود... . چنین پدیده‌ای بی‌سابقه بوده است... به نظر می‌رسد که جسم یوگاناندا در وضعی تغییرناپذیر قرار دارد.» بدین سان یوگاناندای عارف به دلداری پیوست که عمر خود را همچون گلی، عاشقانه و هنرمندانه به محراب او چنان پیشکش کرده بود که عطر آن حتی پس از مرگش نیز از قالب بر جای مانده‌اش منتشر شد و دوام او را بر جریدۀ‌ عالم به ثبت رساند. برگرفته از مقدمۀ کتاب «گرد معبد عشق»
8431 بازدید