شمارگان تا کنون: 23650 نسخه
رقعی: 296 صفحه
بازنشر: چاپ شانزدهم
شمارگان: 550 نسخه
شابک: 9789647974080
عنوان به زبان انگلیسی: Spiritual Divorce
زبان: فارسی
پردازش سفارش: ۱ تا ۲ روز کاری
لینک خرید از فیدیبو: fidibo.com
لینک خرید از طاقچه: taaghche.ir
لینک خرید از کتابراه: ketabrah.irکتاب-جدایی-معنوی/book/64734
ساختار کتاب: کتاب «جدایی معنویی»، قسمتهای «سخن آغازین» با سه عنوان فرعی، پنج بخش با دوازده عنوان فرعی و تقدیمنامه را در بر میگیرد.
شیوهٔ نگارش کتاب: دبی فورد در این کتاب با تکیه بر تجربهٔ آموزشهای گروهی و تجارب شخصی خود در زمینهٔ از دست دادنها و جداییها دیدگاهی نو از جدایی را مطرح میکند و جزییات آن را با نرمش و دقتی بیمانند پیش چشم خواننده ترسیم مینماید. او فرایند رها کردن و از دست دادن را قانونمند میداند و قوانین بیاننشده در این عرصه را اعلام میدارد. شالودهٔ این قوانین هستی، واقعبینی و پذیرش است. نویسنده با آوردن نمونههای واقعی از زندگی خود و مراجعهکنندگانش به روشنی نشان میدهد که همهٔ ما در شرایط نامطلوبِ از دست دادن، استادان ماهری برای داستانپردازی هستیم. این داستانها از خلسهٔ انکار و رویگردانی ریشه میگیرند و دارای بُنمایههایی تلخ و غمناک هستند. این که همهٔ ما گرایش داریم افسوس گذشته را بخوریم و پیرایههایی از سرزنش، سرکوب، طرد کردن و خشم را به آن بیاویزیم تا کمبودهای ما نمایشهایی بسیار غمانگیز به نظر برسند. این گونه میتوانیم در سایهٔ خشم، اندوه یا افسردگی بخزیم و با مقصر دانستن دیگران یا گناهکار شمردن خودمان از رویارویی با واقعیت موجود بگریزیم. در حالی که واقعیت حاضر را به شکل عریان دیدن و به حکمت الهی در طرح بزرگ هستی تکیه داشتن، اساس ساختار پذیرش و هماهنگی با زندگیست. دبی با رمزگشایی از تفاسیری که برای وقایع زندگی خود میسازیم، نشان میدهد چگونه هر رویدادی میتواند با تغییر نگرش انسان معنای دیگر و حتی گاه کاملاً متفاوت پیدا کند. بخشی از کتاب به بیان ملموس همین تعابیر گوناگون با تغییر زاویهٔ دید ما اختصاص دارد. بافت کتاب به گونهایست که نویسنده از رخدادهای جاری زندگی خود و آدمهای واقعی پیرامون یاری میگیرد و آنها را از چند دیدگاه مورد بررسی قرار میدهد. به این ترتیب متوجه میشویم که میتواند برای یک ماجرای واحد، تفاسیر مختلفی وجود داشته باشد. قلم سحرآمیز دبی فورد آنجا آشکار میشود که این تفسیرها را از منظر دو طرف درگیر ماجرا مورد بررسی قرار میدهد؛ برای نمونه، دو همسر یا دو نفر که با هم اختلاف دارند یا بنا به برداشت عمومی، دو سر برنده و بازندهٔ واقعه. شاید بر همین مبناست که یک وکیل مشاور دادگاه خانواده که سابقه و تجربهای دیرینه در این عرصه دارد، طی چندین صفحه مقدمه ارزش کار نویسنده را در تولید این مجموعه مشخص میکند و آن را چرخشی جادویی از جنون به سوی یک زندگی نوین برای هر یک از زوجین میداند. همچنین نویسندهٔ توانایی همچون نیل دونالد والش «Neale Donald Walsch» در پیشگفتار بر این نوشته میگوید: «این کتاب، درست آنجا که گمان میکنیم در هم شکستهایم و خرد شدهایم، در بارۀ یکپارچگی سخن میگوید.» در سراسر این مطلب، دبی با موشکافی کردن قوانین تسلیم، هدایت الهی، مسؤولیتپذیری، انتخاب، بخشایش و آفرینش، دو طیف به ظاهر کاملاً متضاد جدایی و یکپارچگی را به هم نزدیک میکند و به یگانگی انسانی میرساند. در بخش پایانی کتاب، زیر عنوان « تقدیمنامه» متوجه میشویم چه گسترهٔ عظیمی از آدمها در زندگی نگارنده تأثیرگذار بودهاند تا او به تجارب گرانبهایی دست یابد که این نگاشته چکیدۀ آنهاست. این گسترهٔ پهناور، خانوادهٔ دبی فورد تا آموزگاران معنوی و همکاران ادبی او را در بر میگیرد؛ آنجا که از صمیم قلب از مادربزرگ خود سپاسگزاری میکند که همیشه به او میگفت: «تو میتوانی این کار را انجام دهی!» و رو به همسر پیشین خود مینویسد:«برای این که همیشه مرا در کارم یاری میکنی، متشکرم!»
شمایی از کتاب: در نخستین بخش از «سخن آغازین» با عنوان «جایگاه این کتاب از نگاه یک استاد معنوی»، نیل دونالد والش به ظرافتِ شیوهٔ کند و کاو دبی فورد در نگرش به جدایی میپردازد و میگوید او در بارهٔ التیام بخشیدن به شدیدترین آسیبی سخن میگوید که زندگی میتواند وارد آورد؛ یعنی پایان یک رؤیا و از دست رفتن یک عشق! و این نکته را به ما میآموزد که فقط اگر بیدار و هوشیار شویم، عشق هرگز از دست نمیرود و زندگی رؤیاییمان میتواند از آن ما باشد. والش تاُکید دارد که دبی با اهدای بهترین هدیه به ما، یعنی فیلم واضح زندگی خود به این معجزه تحقق میبخشد. در دومین بخش از «سخن آغازین» با عنوان «کتاب حاضر از نگاه یک متخصص»، جان وی. مکشین«John V. McShane»، وکیل دعاوی خانواده، خواندن این نگاشتهٔ ارزشمند را به همۀ موکلین خود توصیه میکند و ابراز امیدواری مینماید که یک نسخه از این کتاب را در اتاق انتظار هر یک از وکلای خانواده ببیند. او وجه مشخصهٔ نوشتهٔ حاضر را در استفادهٔ خلاقانه و متحولکننده از اصول جاری هستی در مجموعهای کامل و طبقهبندی شده برای مسأله جدایی میبیند که آرزوی دیرینهاش را برای راهنمایی زوجهای درگیر طلاق برآورده ساخته است. در سومین بخش از «سخن آغازین» با عنوان «نمای کلی کتاب از نگاه نویسنده» دبی فورد، خود به ضرورت پیدایش کتاب حاضر میپردازد؛ آنجا که در برههای از زندگی میان رؤیاها و واقعیات ملموس دنیا معلق بود و دورنمای هیچ یک از آن دو، شادمانی او را تضمین نمیکرد. او به صراحت نشان میدهد درد و رنج، ما را به سوی افکار و عقایدی میکشاند که هیچگاه امکان توجه به آنها را نداشتهایم و به آنجا میرسد که پیبنای «جدایی معنوی» ریخته میشود؛ بهبود، نخستین گام برای رسیدن به کمال انسانیت است و هر گونه شکستی میتواند راهی برای اعتدال ما باشد. در نخستین نگاه واقعی به شرایط موجود و اعتماد به حکمت الهی، خواننده را به سوی «قانون پذیرش» هدایت میکند تا با تغییر بینش خود تعبیری تازه از وقایع زندگیاش بنگارد و با مکتوب کردن آنها در یک دفتر یادداشت، به این نگاه، زندگی ببخشد. آنگاه از این مجرا او را به نگاهی کلنگر به خرد جاری در هستی رهنمون میشود تا درک کند پارگی پیله اگر چه پایان کرم ابریشم است، اما زایش پروانه را در پی دارد. این نگاه نو خواننده را به نرمی به سوی «قانون تسلیم» میراند تا از راه کمترین مقاومت، بیشترین انرژی خود را برای دگردیسی و پروانه شدن صرف کند و تصاویر غیر حقیقی و توهمی را بشکند. به این ترتیب با رهایی از مقاومت و اسارت تنشهای برخاسته از عمل واکنشی، راه فراتر رفتن از ترس آشکار میشود و فضا را برای اعتماد به جریان هستی میگشاید. در قانون چهارم، دبی با ایمانی راسخ درس فروتنی را میآموزد و این که وقتی سلاح زنگاربستهٔ برحق بودن را زمین بگذاریم، با همهٔ ذرات وجود درمییابیم تنها نیستیم و در هر گام که برمیداریم، نیروی برتر کنار ماست؛ فقط کافیست به او دلگرم باشیم و درِ قلبمان را به رویش بگشاییم. در «قانون مسؤولیتپذیری» متعهد میشویم که مسؤولیت همهٔ زندگی و هر نقشی را که در آن عهدهدار شدهایم، بپذیریم. در اینجا آگاهی از احساساتمان و مالکیت آنها مبنای بهبودی قلب ما میشود، زیرا تا وقتی درسهایمان را نیاموختهایم، عواطف سمی پا برجا میمانند. با آزادسازی احساسات زهرآگین میتوانیم مالک خویشتن حقیقی خودمان باشیم و بر افسانهٔ جداییخواهی از دیگران نقطهٔ پایان بگذاریم. در این جایگاه متوجه میشویم روابط، آینهای هستند تا ما خود را در آنها به خوبی ببینیم و بشناسیم. به این ترتیب درمییابیم فقط در ارتباط با دیگران است که معنا مییابیم، میشکنیم، تصحیح میشویم و صیقل میخوریم. در این بازتابیدنها با خودمان به آشتی میرسیم و در پی این درک عظیم که هیچ تصادفی وجود ندارد، گامهای هر کسی را که در زندگی ما تأثیری داشته است، مبارک میدانیم. از این راه است که نویسنده با چرخشی ظریف و زیبا ما را از پیوند با همه آگاه میکند و با سراسر زندگی به صلح میرساند. در «قانون انتخاب»، فورد آموزش میدهد که خود را به جای طرف مقابل بگذاریم و به گفتۀ او با کفشهای دیگری گام برداریم. آنگاه میتوانیم انتخاب کنیم که دیگری را در جایگاه دشمن ببینیم یا یک همراه. در این مرحله لازم است هدایای آن چه را شکست میخوانیم، ببینیم و برای دریافت آنها آغوش بگشاییم. از این رو میتوانیم درسهای لازم را از هرتجربۀ به ظاهر ناگوار بگیریم و از اتصال با شرایط و کسانی که نمیخواهیم گرفتار آنها بمانیم، آزاد باشیم. در اینجا به سوی «قانون بخشایش» هدایت میشویم تا بتوانیم خودمان و هر کس را که آزاری ناخواسته به ما رسانده است، ببخشیم. بخشایش خودمان و دیگران، ما را آماده میکند تا آیندهای بر مبنای خواستههایمان و نه متضاد با آن بسازیم. در نهاییترین قانون، به آفرینش آیندهای میرسیم که بر پایهٔ حقیقت بنا میشود. حالا میتوانیم از زره سنگینی که در برابر دشمنان مورد ادعا بر تن کرده بودیم، رها شویم و بدون از هم گسستن نابهنگام پیلهٔ خود، به شفافیت و نوزایی دست یابیم. در این جایگاه، همهٔ درسهایی که با قلبی گشوده دریافت کردهایم، ما را به سوی «زندگی متعالی» پیش میراند تا با بیشترین توان خود زندگی کنیم و آرزوهای به ظاهر دور از دسترسمان را تحقق بخشیم. در این مجموعه، در پایان هر یک از قوانین جاری هستی، تمرینهایی با عنوان «گامهای عملی درمان» آمده است که راهنمای کاربردی مطالب هر قسمت برای خواننده به شمار میآید. با این راهنما میتوانیم چکیدهٔ تجارب نویسنده و مراجعهکنندگان او را که درسهایی از کمبود، از دست دادن، جدایی یا شکست خود فراگرفتهاند، در زندگی خود بازیابی کنیم و آنها را بدون پیمودن راه دشوار رنج و با تکیه بر خرد هستی بیاموزیم. در آخرین بخش کتاب نیز درسی مهم و بزرگ از دبی فورد فرامیگیریم و آن، این که چگونه همهٔ زندگی را محترم بشماریم و سپاسگزار آن باشیم. نویسنده در پایان از یکایک کسانی که در این تجربهاندوزی او سهیم بودهاند یا نقشی در آنها داشتهاند، تشکر میکند و نشان میدهد که شکلگیری این مجموعهٔ ارزشمند، بدون حضور آنها ناممکن بود!
کاربرد کتاب: خواندن این کتاب برای همهٔ کسانی که به هر دلیل، احساس بازنده بودن در زندگی میکنند، گشاینده است. آنهایی که عزیزی را از دست دادهاند، در رسیدن به رؤیاهای خود شکست خوردهاند، دچار زیان مادی یا معنوی شدهاند یا در کشاکش اختلافات خانوادگی و جدایی از همسر دست و پا میزنند، میتوانند از مطالب این کتاب بهرهمند شوند و سربالایی نفسگیر کینهتوزی و متهمسازی را طی نکنند. همچنین این مطالب میتواند در زمینهٔ رسیدگی به اختلافات حقیقی خانواده چارهساز باشد. از سوی دیگر، این نوشته برای آن دسته از خوانندگان که دچار افسردگی هستند یا از خشم حاصل از شکست رنج میبرند نیز مفید است. «جدایی معنوی» همچنین برای کسانی که در برآوردن رؤیاها و آرزوهای حقیقی خود احساس ناتوانی میکنند، یک راهنمای روشن و عملی به شمار میآید.
روش مطالعه: میتوان مطالب هر بخش را به صورت فردی خواند و سپس تمرینهای آن را در گروههای کتابخوانی با دیگر همراهان سهیم شد. همچنین، بحث و تبادل نظر در بارهٔ مطالب کتاب در این گونه جمعها میتواند به جایگیر شدن بهتر راهکارهای آن در نگرش انسانی یاری رساند. مطالعهٔ کتاب به صورت فردی نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ در صورتی که تمرینهای شخصی هر بخش با دقت پیگیری و انجام شود.